نگاهی به دوره ها و بخش های مختلف معماری در کتاب "سبک های معماری"

معرفی کتاب


مفهوم سبک معماری به صورت گسترده در قرن نوزدهم به کار گرفته شد و در واقع پایه و اساس قوانین در معماری در این دوره بنا شد. بر اساس نظریه ی مورخ سوئدی هانریش ویلفل، در این دوره زمانی بیشتر از اندام و شکل انسان برای معماری به کار گرفته می شود. وی از جمله دانشجویان نامدار یعقوب بورخردت در رشته ی تاریخ فرهنگی آلمان بوده است. ویلفل از روش تقریبا علمی برای بررسی دقیق سبک معماری بهره می برد و این موضوع را برحسب «مشکل گسترش سبک معماری» مطرح کرده است. در این راستا وی ۵ مفهوم دوتایی و متضاد را ذکر می کند که شامل: خطی / نقاشی، مسطح / پس نشینی، فرم بسته / فرم باز، چندگانگی / یگانگی و وضوح مطلق / وضوح نسبی می شود. براساس این چارچوب، هریک از مورخین سبک معماری به همراه آموزش های کامل و ضروری بصری قادر به تشخیص «سبک» خاص هر بنای تاریخی و رسم نمودار پیشرفت آن سبک هستند.

روش ویفیل را می توان از ابعاد مختلفی نقد و بررسی کرد. برخی از این اصول موجب کاهش چشمگیری در تجربه ی آفرینش هنر یا سبک های معماری می شود و مجموعه عوامل مرتبط واکنش های ذهنی، شهودی یا احساسی را کاملا از هم تفکیک می کند. به علاوه، در این نظریه، وی تنها مفاهیم مرتبط به فرم و شکل را بررسی کرده است و موارد دیگر نظیر اجتماع، اقتصاد یا مصالح به کار گرفته را لحاظ نمی کند که در روند ساخت یک اثر هنری، نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. در این نظریه، وی از اصول هگل بهره برده است و این سبک شامل زندگی و مسیر وی شده است و هنرمندان و معماران از یکسری رویکردهای از پیش تعیین شده عصر معاصر خود تأثیر می گرفتند. در برخی از انتقادات در برابر سبک معماری ویفیل بیشتر به نظریه و روش وی معطوف می شود. بااین وجود مورخین نگرش قاطع تری نسبت به این سبک داشتند و این رویکرد بیشتر در زمینه های تاریخی و اجتماعی ذکر می شود که این سبک را به عنوان عاملی تعیین کننده و اصلی درنظر می گیرند.

به این ترتیب برای درک هر چه بیشتر این کتاب هر دو مشکل مفهومی و عملی درنظر گرفته شده اما به مفاهیم تاریخی اشاره ای نشده است و تنها به سبک و آثار هنری قرن نوزدهم اشاره شده و حتی معماران را بخشی از این روند تاریخی درنظر گرفته است. به علاوه، هنگام طراحی برخی از آثار معماری که دارای اشتراکات سبکی یکسانی هستند لزوما نباید آثار دیگر را حذف کرد. این آثار توسط افکار و دستان هنرمند ساخته شده است و معمارین هر دوره تنوع بسیار زیادی در آن دادند که نشانگر وجود امید در سبک معماری است. در اینجا «سبک» مفهوم بسیار وسیعی دارد و در برخی از موارد برای بررسی و ارزیابی ساختمان هایی است که دارای رویکردهای فرهنگی هستند و هر ساختمان خارج از این محدوده را مشخص می سازد. حتی در مواردی که معمارین اقدام به معرفی پیشرفت های خود در این عرصه می کنند، حتی اگر این آثار هنری متعلق به قرن بیستم نباشند هم باید نسبت به انگیزه و تفکرات مرتبط به آن توجه اکیدی داشت. آثار هر معمار لزوماً همانند حرفه ی وی نیست شاید حرفه ی خود را با یک سبک آغاز کند و آن را با سبکی دیگر به اتمام برساند، در چنین حالتی، معمارین از دسته بندی کلی آثار خود طفره می روند.

این کتاب دارای ۹ فصل است که به دوره ها و بخش های مختلف معماری اشاره دارد. هریک از سبک های فردی باید منطبق بر ویژگی هایی نظیر جغرافیا، رویکردهای گسترده فرهنگی، جنبش های ایدئولوژیک یا ترکیبی از این این موارد باشد. تمرکز اصلی این کتاب بر تصاویر است و اینکه هر سبک توضیح مختصری دارد و در عکس به ۶ ویژگی اصلی اشاره شده که در زیر آن مطرح شده اند. و همچنین محدوده ی به کارگیری این نوع از دیدگاه مشخص یا مدل تزیینی مواد یا ایده های مشخص مفهوم سبک را شامل می شود. در این کتاب به نکته های مرجع و برخی از موارد آموزشی اشاره شده است. درحالی که موضوع سبک را می توان عاملی محدود کننده یا کلی درنظر گرفت و از طریق روند ایجاد ارتباط و دسته بندی اثار می توان به را حتی آنها را بررسی یا نادیده گرفت.

نویسنده: اون هاپکینز
مترجم: حسین بهره ساز


منبع: معمارنیوز

logo-samandehi